به قلم :   parse        29 / 5 / 1392   

جشن شهریورگان در متون قدیمی

به نوشته ی ابوریحان بیرونی در رویه ی 221 برگردانِ نامه ی "آثارالباقیه" جشن شهریورگان را "آذرجشن" یا جشن آتش نیز می خوانده اند. جشن های آتش که امروز برجای مانده شامل جشن سده و جشن سوری نیز می شده است؛

مشخص نیست که چرا به شهریورگان جشن آتش می گویند؛ اما شاید بتوان پاسخ این پرسش را بربنیاد "شاهنامه ی فردوسی" داد.

به گمان نگارنده، شاهنامه در کنار اوستا(کهن ترین نوشتار دینی جهان) موثق ترین و معتبرترین آثار در زمینه ی شناخت تاریخ ایران باستان هستند؛ آثاری که اعتبار آنها را امروزه حفاری های باستان شناسی به اثبات می رساند (که در این نوشتار مجال آوردن آنها نیست) و ما را از کتاب های نه چندان راست و درستی چون "تاریخ هرودوت" و آنچه مورخان اروپایی نگاشته اند، بی نیاز می کند!

در داستان هوشنگ شاه پیشدادی –دومین پادشاه استوره ای ایران زمین بعد از گیومرت(=گئومرتا، روان و جانِ میرا؛ نخستین انسان)- آمده است:

هوشنگ نخستین انسان روی زمین بود که با دانش خود "آهن" را از دل سنگ بیرون آورد و با شناختن آهن پیشه ی آهنگری بنیاد نهاد و بدان تبر و اره و تیشه ساخته گشت؛ بعد از آن با ساختن جوی ها بر سر دریاها، آنها را به دشت ها کشاند و "کشاورزی" را سبب شد؛ با پیدایش کشاورزی زندگی کوچی و ایلی به یکجانشینی و "شهرنشینی" دگرگون شد:

نخستین یکی گوهر آمد به چنگ

به آتــش ز آهـــن جدا کرد سنگ

 

ســـــرِ مایه کرد آهــــــنِ آبـــگون

کزآن سنگ خـــارا کشیدش برون

در شاهنامه،  این کارنامه ی ارزشمند گفتار و کردار نیاکان، دوجا از شهریور نام برده شده است؛ یکی آنجا که رستم به نزد کی خسرو می رود و شروع به بزرگداشت و تکریم شاه می کند:

چو هـــرمــــزد بادت بدین جایگاه

چو بــــهـــمن نگهبـــان فرخ کلاه

 

هــمــه ساله، اردیبهشت هُــژیر

نگهبـــان تو با هُــش و رای پیـــر

 

چو "شــهـــریـورت" باد پیروزگـــر

بنـــــام بــــزرگی و فـــر و هنــــر

و دیگر یادکرد از شهریور، به ماجرای رفتن بهرام گور به نخجیرگاه(=شکارگاه) و کشتن شیران برمی گردد که (براساس شاهنامه) روزی بود که "ابر شهریور" برآمد و همه جا پر از سیاهی شد:

هــــمی بود تا ابــــرِ "شهریوری"

بر آمـــد جهان شد پر از لشگری

شهریور؛ شهریاری آرمانیِ خرد، فارغ از شرع و شریعت

در جای جای اوستا –به ویژه گاتاها- پس از ستایش شهریورامشاسپند و یادکرد از شهریاری مینویی، ویژگی های این گونه شهریاری و کشورداری آمده است:

شهریاری و پادشاهی و کشورداری و رهبری، از آنِ کسانی است که براساس منش نیک و آزادی گزینش بین دو راهِ راستی و اشه یا دروغ و کژی، نیکی و راستی را برمی گزیند؛ شهریاریِ این شهریاران، دارای فَرَوَهرِ(نمونه) مینویی است؛

"این رهبرِ راستگو، در مقابل آن رهبرِ فریبکاری است که خود را پاک وانمود می کند"

(یسنا، هات31، بند10)

در دینکرد(از شرح های اوستا) در کتاب نُهمش آمده است.

"بدترین پادشاه، آن بددین و بدکنشی است که کُشنده ی بی گناهان می باشد و پادافره(=کیفر) گران، سزای آن کسی است که چنین دروندی(=دروغگویی) را پادشاه کند"

البته"دین"در این گفته نه به معنای کیش و شریعتی خاص، بلکه به ریشه ی این واژه ی پارسی اشاره دارد؛ دین از ریشه ی "دَئِنا" و با دید و دیدن نیز هم ریشه است و مفهوم"بینشِ درون"(=وجدان) می دهد؛

در نزد بِهدینان و نیاکان، پادشاهی خواسته شده(=شهریور) آن است که شهریار براساس نیروی مینویی، منش نیک و وجدان پیرو راه اشه و راستی باشد؛

"اهورامزدا با خداوندی و سروری خود و پیوستگی پایدارش با اشه، رسایی و جاودانگی، شهریاری مینویی و یاوری و منش نیک را به کسی خواهد بخشید که در اندیشه و کردار دوست اوست...

رهبر هرگز نباید مایه ی خشنودی دِرَوَندان(دروغگویان) شود؛ زیرا آنان همواره با اشوونان(راستان) دشمنی می ورزند"

از این روست که این شهریاریِ دلخواه نه از مدار دین و آیینی ویژه بلکه تنها و تنها از مسیر راستی و درستی می گذرد.

یاری نامه : جشنهای ایران باستان-www.w-z-c.com - به کوشش کوروش نیکنام


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها پارسه: جشنهای اصیل ایرانی-جشن شهریورگان-30 امرداد,